خوابم یا بیدارم تو با منی با من

همراه و همسایه نزدیک تر از پیرهن

باور کنم یا نه هرم نفسهاتو

ایثار تن سوز نجیب دستاتو

بشنو همسفر من

از این قصه تلخ راه دشوار

ای تو تک چراغ این شب تار

این که گذشتن از کنار قصه ها نیست

آدما از آدما زود سیر میشن

آدما از عشق هم دلگیر میشن

آدما رو عشقشون پا میذارن

آدما آدمو تنها میذارن

با نگاهت این روزا داری منو چوب می زنی

بزن بزن که داری خوب می زنی

دل بازی گوش من تازگی ها بلا شده

آخه میگی چیکار کنم

تو نه بارونی ، نه شن باد 

تو نه مرهمی ، نه فریاد 

تو نه خسته ای ، نه همپا

تو نه از غیری ، نه از ما 

دلم تنگه برای گریه کردن 

کجاست مادر کجاست گهواره ی من

همون گهواره ای که خاطرم نیست همون امنیت حقیقی و راست

همون جایی که شاهزاده قصه همیشه دختر فقیر و می خواست